۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

فريدون مشيري

پرنيان سرد-فريدون مشيري

بنشين ، مرو ، كه در دل شب ، در پناه ماه
خوش تر ز حرف عشق و سكوت و نگاه نيست
بنشين و جاودانه به آزار من مكوش
يك دم كنار دوست نشستن گناه نيست .


بنشين ، مرو ، صفاي تمناي من ببين !
امشب چراغ عشق در اين خانه روشن است ،
جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز ،
بنشين ، مرو ، مرو ، كه نه هنگام رفتن است !